اما فارغ از هرگونه نکته مثبتی که در استراحت AC هویداست، انگار که این کاسبی گیمینگ بدون نوادگان الطائر و اتزیو دیگر رمقی برای نفس کشیدن ندارد. سخت است که E3 را ببینی و آشیا تایلر از AC نگوید. شاید باورتان نشود؛ اما باز هم سخت است که در کنار دوستانتان، نسخه ای جدید از این سری را به باد انتقاد نبست و این، جادوی AC است. همان چیزی که مغناطیس را به زانو درآورد.
بگذارید همین اول مقاله با صداقت کارمان را شروع کنیم؛ شیرینی استراحت یکساله AC را میتوان با کمی اغماض به مثابه آدامسیبنجل تلقی کرد که بعد از مدتی شیرینیاش از بین میرود. یوبیسافت متظاهر تایید میکند که امسال شاهد نسخه جدیدی نیستیم. این چیز بدی نیست، ما یک عمر عجز و لابه کردیم و یوبیسافت را به باد انتقاد بستیم تا بالاخره به این هدف نائل شویم. اما چرا بنجل؟
مطمئناً هم من و هم شما، عمر گیمری خود را حداقل در درجه دوم مدیون یوبیسافت هستیم. کمپانی که روح عناوین مولتیپلتفرم AAA را گاهاً با عناوین پرمغز زنده نگه میدارد. همین حالا که شما دارید این مطلب را میخوانید سینا در حال خوردن مخ تحریریه مبنی برحمایت فوقالعاده یوبیسافت از Rainobow Six: Siege است. امسال اما این کمپانی خرپول، تصمیمی دیگر گرفتهاست و می خواهد یکی از عناوین پولساز خود را از بازار جدا کرده و سنت بازاریابیاش را دستخوش تغییراتی کند. در نتیجه AC که تا دیروز باکی از رویارویی با ناتیداگ و راکستار نداشت، از پروای فروشکمتر به خاطر Watch Dogs 2، میخواهد یکسال دیرتر بیاید. و اینک سران کمپانی را می بینیم که فی الواقع با یک تیر دو نشان زدهاند و فرصتی هم نصیبشان شدهاست که منت بگذارند. اما خب چه دخلی به ما دارد؟ هر دلیلی که هست، خدا پدرش را بیامرزد، خیری است که به هر حال به ما رسیده! دندان اسب پیشکش را نشماریم.

اسطورهپروری به سبک یوبیسافت قدیم
" The Auditore are not dead! I'm still here! Me! Ezio! Ezio Auditore"
یادتان آمد؟ دیالوگ بالا را خیلی از ما بدون ذرهای کاستی حفظیم. از الباقی چیزی به خاطر داریم؟ من که نه! الان آن لحظه و موهایسیخ شدهاش را با ژست و فیگورهای اساسینهای جدید، مقایسه کنید. اگر سرتان را به دیوار نکوبیدهاید، بهتر است بروید روانشناس شوید و این تعادل روحیتان را به مردم آموزش دهید؛ ثواب دارد. (لازم به ذکر است که در جهت حفظ سلامتی شما عزیزان از ارائه سکانسهای خارق العاده قسمتهای ابتدایی فرانچایز معذوریم!)
یوبیسافت، بعد از اتمام سهگانه اتزیو و الطائر کبیر، سراغ اینگونه اسطوره پروریهای دیگر نرفت. ما در هر نسخهای شاهد یک اساسین جدید با ظاهر و باطن کاملاً متفاوت بودیم. از دلهدزدان سرخپوست گرفته تا انقلابیونبزنبهادر. کسانی که قدمت و ارزش لباس تنشان را نمیدانستند. اتزیو و الطائر هم البته نمی دانستند چرا که لباسشان پوست و وجودشان بود.
شخصیت جدید از تبار مصر است. کاری با ملیتش نداریم؛ کاری با قیافهاش نداریم؛ کاری با شوخی و جدی بودنش نداریم؛ کاری با تناسب اندامش نداریم؛ اتزیو و الطایر خونمان پایین آمده است و دکترها هیچ تجویزی جزء شخصیتی حماسی ندارند.

کلیشهزدائی و ایدهزائی
شاید باورتان نشود ولی هنگامی که نام این فرانچایز به گوشم میخورد، بار اول یاد سه نسخه ابتدایی و افسانهای این سری میافتم. جایی که یک گوشه مینشستیم و زندگی را، درس را، کار را و همه چیز خود را به باد فراموشی میسپردیم. اگر اتزیو و الطائر در کار باشند این ها بی معنی هستند ولو اینکه پای بهشت و جنات تجری در میان باشد. اما بار دوم آنتعقیبهای یواشکی، استراق سمعها، ترورهای ساکت و پرواز برفراز بامها در خاطرم تداعی میشود. کلیشهای که اگر از ساختماننوردیهایش فاکتور بگیریم، قسمتبهقسمت بدون اضافاتخاصی به تجربه ما میرسید. AC جدید روح جدید میخواهد و روح جدید باید از اینگونه تعلقات دور باشد. روی پای خودش بایستد و نشان بدهد که خون اجدادش در رگهایش جاری است.
یکی از ادیبان و صاحب نظران چندی پیش گفت که فرمول موفقیت یک اثر، پیشروی در راه اجدادش است. اما اگر از زوایا و خفایا به این قضیه و البته در خصوص AC بنگریم، با جملهای کاملاً بیهوده طرف هستیم. ما از این پیشرویهای چه نصیبمان شد؟ غیر از یک مشت مرحله مخفیبازی و چند ترور؟ غیر از یک عالمه نزول و شکست؟ بگذارید یک سوال بپرسم؛ آیا در صنعت گیم کلهشقتر از کوجیما در دفاع از عناوینش سراغ دارید؟ همین شخص در آخرین متال گیر ساختهشده، فاز گیم پلی را کلاً دگرگون کرد و از مواضع خویش کوتاه آمد.. یوبیسافت باید آستین بالا بزند و چیزهایی نظیر یک Mother Base کلاسیک برای این سری طراحی کند. جایی که یارانتان را اینبار به شکل دلچسبی تعلیم دهید، در مراحل متفاوت از آنها استفادهکنید و مثل یک رهبر به کارتان دل بدهید. اینجاست که فرقه اساسین بیشتر معنی برادری به خود میگیرد.
تنها کافیست یوبیسافت مقداری از آن شهامت ایدهپردازی Watch Dogs را به خرج دهد و در نهایت به چنان عمقی از لول دیزاین و طراحی برسد که AC تکراری و خوابآور، بشود مثل گذشتهاش؛ زمانی که به هنگام تجربهاش نه دیگر کولر برای گرما میخواستیم و بخاری برای سرما! نه مثل حالا که به وقت تجربه خردهاساسینها، جنبیدن پشهای عیان در نظرماست.

مبارزه، مخفیکاری و یک ترازوی متعادل!
بعد از هنرنمایی الطائر و سه گانه اتزیو که مصادف بود با تولد کانر، سیستم مبارزات AC دستخوش تغییراتی شد. تغییراتی که از بعد جزئی به مدد انیمیشنهایعالی و تخریبپذیری خوب دشمنان، تا حدودی به دل مینشست. اما از نظر کلی، ما با یکی از سادهترین و در عینحال بچهگانهترین سیستم مبارزات روبرو بودیم. گویی شوالیهای نامیرا را دوپینگ کردهاند و انداختهاند وسط یه لشکری که هر چه قدر باشند پدرشان درخواهد آمد. این به مهمترین اصل بازی از دید بنده، یعنی مخفیکاری ضرباتی زد. مخاطب دیگر میلی به مخفیکاری نداشت و روش اکشن محض را در پیش میگرفت. اما این رویکر چندان سرپا نبود و در نسخه یونیتی ما شاهد اضافهشدن چالشهای زیادی به مبارزات بودیم که الحق لطف بزرگی را به مخفیکاری بازی کرد. در نسخه Syndicate یوبیسافت به شدت به جادهخاکی زد و شاهد یکی از بدترین حالتهاینبرد در تاریخ این فرانچایز بودیم، جوری که تن الطایر و اتزیو در گور بلرزد. و اما حالا، یک بالانس حسابی طوریکه نه سیخ بسوزد و نه کباب جز واجبات الهی AC جدید است. چیزی که کوجیما در MGSV:TPP، عین آب خوردن از پسش برآمد.
راهی کج به نام تقلید
ویچر 3 یکی از دهشتناکترین عناوینی بود که یک دهه اخیر به خود دیده. چنین حجم عظیمی از محتوای پرکیفیت را به شخصه فکر نکنم سازنده دیگر جز CDPR، بتواند تکرار کند. در نتیجه این حجم از شایعاتی که حول الهامگیری(بخوانید تقلید!)، نسخه جدید این سری با عنوان جاودانهی ویچر به گوشمان میخورد چندان خوشایند نیست. هر کس را بهر کاری ساختهاند و این کار شاید برای یوبیسافت لقمهی بزرگتر از دهان باشد. منظور این نیست که یوبیسافت توانش را ندارد، دو سری نامبردهشده کلاً عوالمشان جداست. AC کافیست خود واقعی اش باشد، هر چه باشد این سری یک زمانی الگوی خیلی از عناوین تازه به دوران رسیده بود. خیلی از عناوینی که حالا سروری میکنند.

کاهش تبعیض میان گذشته و آینده
رویکری که یوبیسافت بعد از نسخه AC:III مبنی بر دگرگونی خط داستانی دنیای فعلی در پیشگرفت، گرچه عدهای را با خود همراه کرد، اما با این وجود مقایسهاش با خط داستانی دزموند چیزی شبیه شوخی است. درست است که روایت ماجراهای دزموند در حد اجدادش نیست، ولی همانطور که گفتم، پل ارتباطی خوبی بین نسل ها بود. نه این فاز جدید یوبیسافت، که میشود آن را یک نوع رفعمسئولیت نامید. دنیای حاضر پتانسیلش بالاست و با توجه به به عناوین نه چندان کم یوبیسافت در عصر حاضر، می شود یک دنیای واحد برای تمامی عناوینش خلق شود.
بنابراین، وجود شخصیتی جدید با خط داستانی مناسب یکی از ارکانی است که یوبیسافت باید در راستای خلق آن اهتمام بورزد. شخصی که با شخصیتپردازی مناسب بتواند، حرفهایی دربرابر جدش داشتهباشد و به هنگام رویارویی با آن، از زندگی ناامید نشویم.
باگ، باگ و بازهم باگ
وجود باگ، در ژنتیک عناوین این سری نهادینه شده است. بسیار عذابآور است که وسط دنیای بازی، جاذبه را در هم بشکنی و یا به عنوان اولین فرد این کرهخاکی به هستهزمین دست یابی. چیزی که به عنوان جزئی جدانشدنی از این فرانچایز و البته دشمن خونیما، اصلاح و ترمیمش حتی از نان شب هم برای یوبیسافت واجبتر است. نسخه یونیتی را بنگرید، اگر چه بازی از لحاظ کلی کمایراد نبود، اما با اینوجود بیش از نیمی از پتانسیل بازی بهخاطر باگ و مشکلات فنی هدر رفت. نسخه بعدی بازی اگر میخواهد روحیتازه در این سری بدمد، در حداقلترین حالت، باید بتواند از پس این غولبیشاخ و دم بربیاید. خدا را چه دیدهاید، چه بساد همین یوبیسافت ابرو درست نکرده چشمش را کور کند و اینجاست که باید شاهد نسل جدیدی از باگها باشیم.
AC هماکنون، در حال نفسگیری آن هم در یکی از مهمترین سالهای زندگی خویش است. هیچ تضمینی از این باب که بازی به موفقیت میرسد وجود ندارد و اگر هم باشد امیدی کاذب است. اما بیائید نامردی نکنیم و دست در دست هم دهیم به مهر و سوار قطار هایپمان شویم. شاید مقصد قطارمان به بیابان بخورد و یا شاید بهشتاخروی را زیارت کنیم؛ پس آذوقهتان را جمع کنید که راه بسی دشوار است و سخت!

کارگردانانی که میتوانند نسخه جدید را سرافراز کنند
پاتریس دیسلیت؛ شخصاً عاشق قدرت کارگردانی این بشر هستم. کسی که بیشتر از هر شخص دیگر در این کره خاکی، دنیای اساسینها را با تمام وجود درک کردهاست. به این موضوع شک دارید؟ ACII و AC:B را به خاطر آورید! او خارق العادهاست. آخرین حماسه آفرینیاش را نیز حتی میتوانید در فیلم AC ببینید. تصورش را بکنید؛ دیسلیت بخواهد دوباره سکاندار این سری شود. آن روز باید در خیابانها شیرینی پخش کرد.
الکساندر آمانچیو؛ اگرچه به این شخص درباره کلیشه زائی در AC:R انتقادهایی وارد شد، اما او شخصیست که حماسهی اتزیو را با غرور هر چه تمامتر تمام کرد. عنوانی را خلق کرد که گرچه از لحاظ ساختارشکنی به پای اجدادش نمیرسید، اما با این وجود خیلی از ما را مبهوت صورتگری خود نمود. شاید الان به اون نیاز داشته باشیم؛ برای نقاشی دیگر به دست این صورتگر بیمثال.
اشرف اسماعیل؛ و اما به ریش سفیدترینهای سازندگان این سری رسیدیم. گرچه مقایسه حماسههایش با دیسلیت چیزی در حد شوخیست، اما با این حال او کسیست که AC:IV را به عنوان برگ زرینی در کارنامه خود دارد. عنوانی که برای مقطع کوتاهی AC را از یک سری کلیشهها دور کرد و با کوچ به دنیای آبی نفسی تازه موقتاً به این سری بخشید. الان هم چون پای نفس تازه در میان است بعید نیست، پای اشرف

در نهایت به پایان این مقاله رسیدیم، میتوان دهها نکته دیگر را نیز برای بازگرداندن سری Assassins Creed به اوج نوشت اما شاید خیلی از آنها زیر مجموعه موارد ذکر شده باشند. با این وجود ایدههای شما چیست؟ از نظر شما در صورت رعایت یا ارائه چه مواردی در نسخه جدید بازی شاهد انقلاب و تحولی چشمگیر در Assassins Creed هستیم؟ تحولی که برای این مجموعه بزرگ بسیار لازم است؟
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع : پردیسگیم
:: برچسبها:
دانلود ,
رایگان ,
سیستم عامل ,
ویندوز ,
نرم افزار ,
بازی ,
اکشن ,
فرقه قاتلین ,
ASSASSINS CREED ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1